محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

زیباترین دلیل زندگی

عروسی عمو بهروز

حسام کوچولو بالاخره روزها اومدن و رفتن و عروسی بهروز عمو هم تموم شد. چقدر بهمون خوش گذشت. دوست جونیا عروسی عمو بهروز حسام منو گل پسرم رفتیم آتلیه و عکس انداختیم.بابای حسام کلی سرش شلوغ بود نتونست بیاد. عکساشو هر وقت گرفتم میذارم. گل پسرم شب عروسی یه کت شلوار خوشگل پوشیده بود که ماه شده بود. باباش ندیده بود کت شلوارشو.وقتی حسام وارد سالن عروسی شده بود باباش شوکه شده بود. dj هم که واسه عروسی اومده بود همش میگفت به افتخار حسام کوچولو.چه قری میده اینبچه.این بزرگ بشه می خواد چیکار کنه. منم دلم ضعف میرفت. دست مامان سارا و دایی علیرضا و دایی امیر درد نکنه کلی افتادن تو زحمت اون روز که تو رو نگه داشتن من به آرایشگاه و آتلیه و کلا...
29 شهريور 1392

قطار

پسر قشنگم چند وقتیه پست نذاشتم.یکمی سرمون شلوغ بود اسباب کشی کردیم .اومدیم خونه ی جدید. اینم عکست تو جعبه هایی که اساسا رو جمع میکردم   تو که خیلی خوشحالی.بالاخره خونمون وقتی بزرگتر شده شیطونی های تو هم بیشتر شده.اتاقتو خوشگل واست چیدیم.خدا رو شکر جامون خیلی باز شده. این پستی که الان دارم میذارم خاطره ی خرداد ماهه. که بالاخره به آرزوت رسیدی وبا هم رفتیم بلیت قطار گرفتیم برای زنجان تا تو رو ببریم خونه ی محمد امین پسر عمه ت. و اینکه سوار قطار بشی. آخه ما تقریبا هر شب باید تو رو ببریم راه آهن تا قطار رو ببینی. بجز شبایی که مهمون داریم یا مهمونی هستیم.یا ماشین نداریم. خیلی قطار رو دوست داری.بلیت قطار رو برای دو...
2 شهريور 1392
1